سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترین همدم، دانش است . [امام علی علیه السلام]

در آیینه آسمان
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:0بازدید دیروز:0تعداد کل بازدید:10608

علی عباسی :: 85/5/10::  1:54 صبح

 

برایمان آنچه را که خودتان دوست دارید در باره شما بدانیم بگویید؟ وگرنه ما از شماره کفش شما هم نمی‌گذریم؟

متولد ۱۳۲۸ در لرستان هستم. نواختن کمانچه را در سنین کودکی بطور خودآموز با تاثیر پذیری از نوازندگان محلی شروع کردم. در سال ۱۳۴۵ تحصیلات دانشگاهی خود را از دانشگاه هنرهای زیبا دانشگاه تهران در رشته موسیقی ایرانی با ساز کمانچه به اتمام رساندم. درحین تحصیل در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی که در آن زمان یکی از مراکز معتبر موسیقی اصیل بود پذیرفته شدم. اگر اشتباه نکنم در آخرین جشنواره جشن هنر شیراز با گروه آقای علیزاده به خوانندگی خانم پریسا که دوستان هنرمند دیگرآقایان مرتضی اعیان، پرویز مشکاتیان، محمد علی کیانی نژاد حضور داشتند شرکت داشتم. در سال ۱۳۵۶ در نخستین کنکور موسیقی " آزمون باربد" مقام اول را در تکنوازی کمانچه کسب نمودم. پس از پیروزی انقلاب حدود دو سال در دانشکده هنرهای زیبا تدریس کردم و با شروع انقلاب فرهنگی این همکاری متوقف گردید. در همان سال‌ها در دو کانون معتبر موسیقی چنگ و چاووش تدریس می‌کردم و یکی از اعضای هیئت مدیره و موسسین بودم. پس از بسته شدن دو کانون فوق و رکود چند ساله موسیقی و تدریس موسیقی در منزل مجددا حدود هشت سال است که در دانشگاه سوره تدریس می‌کنم. همچنین با تاسیس " آموزشگاه موسیقی آرش" مشغول تدریس خصوصی هنرجویان می‌باشم. استادانی که من افتخار دیدن و شاگردی آنان را داشته‌ام عبارتند از: نورعلی خان برومند، علی اصغر بهاری، کریمی، هرمزی، فروتن، داریوش صفوت و جلال ذوالفنون. تا کنون علاوه بر کنسرت‌های گروهی در داخل و خارج از کشور، در شهرهای شیراز، رشت، اهواز، تهران، اراک، سمنان، دامغان و شهر کرد... اجرای تکنوازی داشته‌ام. همچنین اجرای کنسرت در کشورهای ایتالیا، آلمان، اطریش، سوئد، انگلیس، کلمبیا و استرالیا. به غیر از تکنوازی و همنوازی در گروه‌های ایرانی بصورت انفرادی نیز نوارهای ذیل را منتشر کرده‌ام که علاوه بر تهیه و ساخت قطعات آنها ضمن نواختن کمانچه در اکثرشان آواز محلی نیز اجرا کرده‌ام: خلق کرد، خونین شهر، جرس، قطعاتی از موسیقی لری، بیست ترانه کهن لری، کوهسار، کاروانه، آلبوم پنج کاستی ردیف میرزا عبدالله با ساز کمانچه مرجع و آموزش، موسیقی فیلم خون بس، بهار باد، خواب شقایق. تالیف و انتشار کتاب‌های وزن خوانی در دو مجلد و کتاب تجزیه و تحلیل بیست ترانه کهن لری که بزودی منتشر می‌گردد.

از ساز کمانچه برایمان بگویید ؟

کمانچه یکی از سازهای زهی آرشه‌ای‌ست که نواختن آن کمتر از سواری گرفتن از اسب چموش ترکمن، کرد، لر، عرب و یا ترک نخواهد بود. انگار وقتی آن را بدست می‌گیری درون تو را می‌خواند. گاه آنچنان جلوه‌هایی از خود از طریق تو نشان می‌دهد که عمری برای نواختن و نوازشش به رغبت می‌نهی و هر وقت با تو هم‌راه و هماهنگ می‌شود هر آهنگش کتیبه‌ای‌ست که در دل زمان جاودانه می‌ماند و مضمون هر کتیبه‌اش همان است که سیمرغ با آوازی بلند خواند.

بهترین کاری که تا حالا کرده‌اید؟

بهترین کار زندگیم انتخاب موسیقی وکمانچه بوده است و اگر منظور موسیقی باشد نوارهای خلق لر، قطعاتی از موسیقی لری، کوهسار، موسیقی فیلم خون بس، و بهار باد را می‌پسندم که از میان این‌ها کوهسار برایم رمان زندگی عشایر و ایلات لر و بختیاری‌ست که آن را زندگی کرده‌ام.

چه فرقی در تکنوازی و گروه‌نوازی احساس می‌کنید؟

در تکنوازی من همه هستم و در گروه نوازی من هم میان همه هستم.

از هم‌نوازی با چه سازی بیشتر لذت می‌برید ؟

هم‌نوازی با ساز تار.

آیا نقش کمانچه در گروه‌نوازی‌های گذشته و حال تفاوتی کرده؟

بله، کمانچه بشکلی بسیار زیبا و هم‌آهنگ اندیشه آهنگساز را در قطعات بیشتر ظاهر می‌نماید.

نظر شما در مورد هم‌نوایی با دیگر موسیقی‌ها چیست؟

هر کار درست و علمی نیاز به یک میدان آزمایش ترکیب و مخلوط کردن دارد که افراد متخصص و کارآزموده در آن میدان تجربیات خود را انجام می‌دهند. به بیان دیگر هر تجربه که دیگران می‌کنند به سود من است که اگر خوب بود من آن را جلوه‌ای دیگر بدهم و اگر خوب نبود از آن پرهیز کنم و همیشه آرزو می‌کنم انسان‌ها از آنچنان دانش و آگاهی در کارهای‌شان برخوردار باشند که کمتر آزمون‌های‌شان خطا باشد تا هم فرسوده نشوند و هم زمان و عمر را از دست ندهند.

آیا تجربه‌ای با ساز غربی داشته‌اید؟

ساخت موسیقی فیلم خون بس، موسیقی تاتر پیرچنگی و بهار باد، تجربه استفاده از سازهای ارکستر سنفونیک هستند.

وقتی ساز نمی‌زنید چه گوش می‌دهید ؟ این سوال در ردیف همان شماره کفش شماست؟

به موسیقی محلی لری و بختیاری، موسیقی دوران قاجار طاهرزاده، اقبال و استاد صدیف ... به غیر از موسیقی به صدای طبیعت و در تنهایی به گفتگوهای درونی خودم گوش می‌کنم.

چه نقشی شنونده در کنسرت برای شما دارد؟

مخاطبی هم‌دل و هم‌اندیشه که بوسیله موسیقی آمده تا بشنود چه بر من گذشته و من هم صادقانه هر چه در دل دارم برای او با ساز می‌گویم. بی‌مخاطب تمرین با ساز است که سال‌هاست با هم گفتگو می‌کینم به امید دیدار شنونده.

آیا شما بعنوان نوازنده تفاوتی بین شنونده اجراهای‌تان در ایران و دیگر کشورها احساس می‌کنید؟

مهم شنونده ایرانی و خارجی نیست مهم این است که کسی گوش شنیدن موسیقی داشته باشد! ارتباط نوازنده با کسانی است که کر نیستند.

با چه مشکلاتی از نظر اجرایی مواجه هستید؟

هیچ !!!

کار گروهی را در بین کسانی که کار موسیقی می‌کنند چطور می‌شناسید ؟

هر کار گروهی که از؛ شکل، ظاهر، تکنیک بگذرد و بر جان شنونده اثر بگذارد خوب است.

با چه مشکلاتی برای آموختن روبرو بودید و آن مشکلات چه نقشی در اکنون که استادید بازی می‌کنند؟

کمانچه نوازی را از سنین۷-۶ سالگی خودجوش بدون مربی شروع کردم و تا سن حدود ۲۴ سالگی که به دانشگاه رفتم هیچ معلمی نداشتم. یکی دیگر ازمشکلات دوران آشنایی تصادفی و ذوقی من با کمانچه، نداشتن ساز خوب بود. اولین سازم را خودم با وسایل ابتدایی مثل قوطی روغن نباتی به جای کاسه ساقه نی به جای دسته کمانچه و سیم تلفن به جای سیم‌های آن درست کردم. دیدگاه غلط افکار عمومی نسبت به اجرای موسیقی که نوازندگی را جزء کارهای خلاف عرف می‌دانستند و اندیشه فرهنگ مطربی بصورت نیرویی بازدارنده، بطور نهفته دردرونم عمل می‌کرد. می‌توان گفت تلاش اصلی من در موسیقی از دوران دانشگاه شروع شد. خیلی سعی کردم تا کمبودهای آموزشی گذشته‌هایم را در زمان کوتاهی که در اختیار داشتم جبران کنم. به بیان دیگر خیلی با شتاب و با عجله مطالب زیادی را یاد گرفتم و زمان کافی و لازم را برای پخته شدن و پرورده شدن آنها در ادامه راه پیدا کردم. نمی‌دانم شاید من همین باید می‌بودم که هستم و از موقعیت کنونی‌ام راضی هستم. حدود۱۰ سالی‌است که به یک انسجام قابل رضایت دست یافته‌ام وسعی می‌کنم آموخته‌هایم را بی نقص کنم و از آموختن به دیگران از هیچ چیز دریغ نکنم..

آموزش موسیقی را در شرایط کنونی چطور می‌بینید؟

آموزش کنونی بسیار شخصی و متکی به تجربیات فردی‌ست که ای کاش می‌شد برای هر ساز در سمینارهای متفاوت با معرفی شیوه‌های تدریس توسط اساتید به الگویی واحد دست پیدا کرد. ولی در مجموع پیشنهاد می‌کنم تا دست‌یابی به یک جمع بندی محور اصلی آموزش موسیقی ایرانی، در کنار آموزش سینه به سینه ردیف‌های معتبر آن، آموختنِ خواندن و نواختن نت را بسیار ضروری می‌دانم.

شما چه تفاوتی بین شاگردان قدیم و جدید خود می‌بینید؟

شاگردان جدید من با رشد اندیشه من در موسیقی و فهم تازه تر که از موسیقی پیدا کرده‌ام بهتر از شاگردان قدیمی من خواهند بود و این رشد کیفی در تمام زمینه‌ها و کلاس‌ها و شاگردان قدیمی و جدید موثر خواهد بود.

 

 

مصاحبه برگرفته از سایت همساز می باشد. 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ
::تعداد کل بازدیدها::

10608

::آشنایی بیشتر::
::لوگوی من::
در آیینه آسمان
::لینک دوستان::
::آوای آشنا::
::وضعیت من در یاهو::
::اشتراک::